آیتالله جوادی آملی یکی از فقها و فیلسوفان کشورمان است که دلایل عقلی متقنی بر ضرورت ولایت فقیه ارائه کرده است.
آیتالله جوادی آملی یکی از فقها و فیلسوفان کشورمان است که دلایل عقلی متقنی بر ضرورت ولایت فقیه ارائه کرده است. ایشان در کتاب «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت» به بررسی دلیل «عقلى محض»، دلیل «مرکب از عقل و نقل» و دلیل «نقلى محض» بر ولایت فقیه پرداخته است که در این مقال دلیل عقلی محض منتشر میشود:
دلیل عقلی محض همان برهان ضرورت نظم در جامعه اسلامی است که در گذشته بیان گردید و دانستن این نکته درباره آن ضروری است که این برهان، به دلیل آنکه مقدماتی عقلی دارد و از این جهت، دلیلی عقلی است، هرگز ناظر به اشخاص نیست و دارای چهار خصوصیت "کلیت "، "ذاتیت "، "دوام "، و "ضرورت " میباشد و به همین دلیل، نتیجهای که از آن حاصل میشود نیز کلی و ذاتی و دائمی و ضروری خواهد بود. از اینرو، براهینی که در باب نبوت و امامت اقامه میشود، هیچ یک ناظر به نبوت و یا امامتشخص خاص نیست و امامت و نبوت شخصی را ثابت نمیکند و در مساله ولایت فقیه نیز آنچه طبق برهان عقلی محض اثبات میشود، اصل ولایتبرای فقیه جامعالشرایط است و اما اینکه کدام یک از فقیهان جامعالشرایط باید ولایت را به دست گیرد، امری جزئی و شخصی است که توسط خبرگان برگزیده مردم یا راههای دیگر صورت میگیرد.
در فصل نخست کتاب گفته شد که حیات اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او، از سویی نیازمند قانون الهی در ابعاد فردی و اجتماعی است که مصون و محفوظ از ضعف و نقص و خطا و نسیان باشد و از سوی دیگر، نیازمند حکومتی دینی و حاکمی عالم و عادل استبرای تحقق و اجرای آن قانون کامل. حیات انسانی در بعد فردی و اجتماعیاش، بدون این دو و یا با یکی از این دو، متحقق نمیشود و فقدان آن دو، در بعد اجتماعی، سبب هرج و مرج و فساد و تباهی جامعه میشود که هیچ انسان خردمندی به آن رضا نمیدهد.
این برهان که دلیلی عقلی است و مختص به زمین یا زمان خاصی نیست، هم شامل زمان انبیاء(علیهمالسلام) میشود که نتیجهاش ضرورت نبوت است، و هم شامل زمان پس از نبوت رسول خاتمصلی الله علیه و آله و سلم است که ضرورت امامت را نتیجه میدهد، و هم ناظر به عصر غیبت امام معصوم است که حاصلش، ضرورت ولایت فقیه میباشد.
تفاوت نتیجه این برهان در این سه عصر، آن است که پس از رسالتختمیه رسول اکرم، حضرت محمد مصطفیصلی الله علیه و آله و سلم، آمدن قانونی جدید از سوی خداوند ناممکن است; زیرا هر آنچه که در سعادت انسان تا هنگام قیامت; از عقاید و اخلاق و احکام نقش دارد، به دست اعجاز، در کتاب بیپایان قرآن نگاشته شده است و از اینرو، یک نیاز بشر که همان نیاز به قانون الهی است، برای همیشه برآورده گشته است و آنچه مهم میباشد، تحقق بخشیدن به این قانون در حیات فردی و اجتماعی و اجرای احکام دینی است.