سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت
بسم رب الشهدا
سلام بر همه ی جویندگان فهم و بصیرت.....بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است «آنهایی که دور و بر امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت به خرج دادند که بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کرده‌ام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق » . در درجه اول، بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیری‌هایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کج‌رفتارهایی که با تکیه بر ادعای اسلام، با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند و حرف‌های غلط می‌زدند.» مقام معظم رهبری
بصیرت دهی وآگاهی بخشی یکی ازمهمترین واساسی ترین راهکار مبارزه با جنگ نرم دشمن است.... لطفا با نظرات و انتقادات خودتان من را در پیشبرد و حفظ این سنگر یاری نمایید.....
Instagram@ali.saem.katoom

نویسندگان
آخرین نظرات

یکى از گروه‏هایى که در سال‏هاى اخیر در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به «انجمن حجتیه» است. این گروه به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایى معروف به شیخ محمود حلبى (1279 - 1376 ه .ش) با همکارى...

سیدرضا آل رسول، سید محمدحسین عصار، سید حسین سجادى، غلامحسین حاج محمدتقى که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد.
اگرچه اغلب اعضاى‏این‏گروه‏ازسطح سواد بالایى برخوردار بودند؛ با این حال حضور روحانیون در این گروه کم‏رنگ بود. این‏امر ممکن‏است به دلیل حساسیت رژیم طاغوت بوده باشد؛ اگرچه برخى بر این باورند که این عدم حضور روحانیون، به جهت مخالفت سرسختانه مؤسس گروه با فلسفه بوده است.(1)

انگیزه‏هاى تأسیس انجمن حجتیه‏

الف: مقابله با فرقه ضاله بهائیت‏

بدون تردید یکى از شیطنت‏هاى دشمنان در مقابل حقیقت تابناک اعتقادات شیعه، ایجاد انحرافات در اذهان مردم - از جمله در مباحث مهدویت - است. یکى از این انحرافات «بابیت» و سپس «بهائیت» است که به نوعى ضربه‏هاى سنگینى بر پیکره اعتقادات شیعه وارد ساخت. بنابراین روحانیت شیعه، این سنگربانان اعتقادات راسخ، همواره در مقابله با این کج‏روى‏ها از هر تلاش فروگذار نبوده‏اند.
در دوران رژیم طاغوتى پهلوى، به علت مساعد شدن شرایط، حضور بهائیان در صحنه‏هاى اجتماعى و سیاسى، گسترش فراوان و بى‏سابقه‏اى یافت.
در این زمان روحانیان با احساس خطر، به طور جدى وارد صحنه مبارزه شدند. از جمله آقاى فلسفى با اجازه حضرت آیت‏الله بروجردى در منابر و برخى رسانه‏ها، علیه این گروه سخنرانى مى‏کرد. گروهى تحت عنوان انجمن حجتیه نیز در سال 1335 ه .ش وارد این عرصه شدند.(2)

ب: خواب آقاى حلبى‏

آقاى حلبى رئیس انجمن، بخشى از انگیزه تأسیس آن را خوابى مى‏داند که خود دید، و در آن خواب حضرت مهدى‏علیه السلام ایشان را امر به تشکیل چنین گروهى نموده است!!(3)

افکار و عقاید انجمن حجتیه‏
1 . بزرگ نمایى و جلوه‏دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى‏
شیخ حلبى تأکید مى‏کرد: امروز امام زمان‏علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمى‏پذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.(4)
2 . عدم دخالت در امور سیاسى‏
در تبصره 2 از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: انجمن به هیچ وجه در امور سیاسى مداخله نخواهد کرد و مسؤولیت هر نوع دخالتى را که در زمینه‏هاى سیاسى از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت.
بر این اساس چنانچه فردى از اعضاى انجمن به طرف مسائل سیاسى کشیده مى‏شد، بلافاصله عذر او را مى‏خواستند.(5) به زعم آنان اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.
3 . قیام‏هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است.(6)
آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچم‏هاى قیام قبل از ظهور را گمراه مى‏دانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مى‏شمردند.(7)
4 . جهاد در دوران غیبت معنا ندارد.
شیخ حلبى در این باره مى‏گوید: [شیعه مى‏گوید:] در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعى‏مان را انجام دهیم و به شبهادت منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.(8)
5. فلسفه نوعى بدعت است.
از دیدگاه برخى از آنان، کسى که فلسفه مى‏خواند یا درس مى‏دهد، از عدالت ساقط است.

انجمن حجتیه و انقلاب اسلامى‏

با توجه به افکار و عقاید انجمن حجتیه، مى‏توان به راحتى نتیجه گرفت که اعضاى این گروه، هرگز با انقلاب اسلامى رابطه‏اى برقرار نکردند؛ چه اینکه این قیام شیعى را بر خلاف نظر خود مى‏دانستند.
«آنان مبارزه را ممنوع کرده بودند و معتقد بودند این مبارزه به جایى نمى‏رسد مسؤولان انجمن اعلام کردند: هر کس مایل به شرکت در فعالیت‏هاى سیاسى و تظاهرات باشد، باید از انجمن کناره‏گیرى کند. در این ایام بسیارى از اعضا - که عمدتاً مقلد امام خمینى‏رحمه الله بودند - علاوه بر شرکت در فعالیت‏هاى ضد رژیم، برخوردهاى فکرى با انجمن را آغاز کردند و برخى با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب یافتند».(9)
از جمله مواردى که به صراحت در مقابل فرمایش بنیان گذار انقلاب ایستادگى کردند، برپایى جشن‏هاى نیمه شعبان در سال 1357 بود!(10) این در صورتى بود که امام خمینى‏رحمه الله در سوگ شهداى نهضت اسلامى، مردم را به عزاى عمومى و عدم برگزارى جشن دعوت کرده بود.
در 26 تیرماه 1362 امام خمینى‏رحمه الله در پى سخنانى مهم، کسانى را که معتقد بودند باید معصیت زیاد شود تا امام زمان ظهورعلیه السلام کند، به شدت مورد مذمت قرار داد. در پى آن بود که رسماً این انجمن‏طبق بیانیه‏اى انحلال خود را اعلام کرد.(11)




پی نوشت ها:

1) سید مجید پورطباطبایى، در جستجوى قائم، ص 389.
2) طاهر احمدزاده، مصاحبه با نشریه چشم انداز ایران، ش 2، سال 1378.
3) بهائیت در ایران، ص 248.
4) نشریه چشم انداز ایران، سال اول، ش 2.
5) روزنامه کیهان، سال 1381، ص 102 شهریور.
6) ر.ک: همان.
7) ر.ک: همان.
8) پگاه، ش 71، 4 آبان 1381.
9) از: على اکبر هاشمى رفسنجانى: روزنامه عروةالوثقى، 22 مهرماه 1361 به نقل از کتاب در شناخت حزب قاعدین.
10) ر.ک: مجله پگاه، ش 72، سال 81 .
11) تحقیق از: محسن ملکی .

صائم کتوم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی