
تذکر اول رهبر عزیز انقلاب:
«واقعاً یکی از چیزهایی که ما همهمان[باید توجه کنیم]، به مردم
هم باید بگوییم، یاد بدهیم که توجه بکنند این است که:به صرف توهم
این که حالا این کار مصلحت دارد،
دستشان را، یا قلمشان را، یاوبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به
دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسایل مدرن امروز
همه مشمول همین حکم است. یعنی خواندن وبلاگ هم مثل
خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است.
استماع غیبت شامل همهی اینها میشود؛ یعنی ملاک استماع
در اینها وجود دارد مسلماً.»
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آنچه از روایات استفاده میشود این است که در زمان ائمه(ع) تسبیح ۳۴ دانه و ۳۳ دانه وجود داشته است.
۱٫ «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[۱] امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح ۳۴ دانه و انگشتر عقیق.
۲٫ «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛[۲]
امام کاظم (ع) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى ۳۳ دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان ۲۰ حسنه مینویسد.
تازه ترین فتواهای آیت الله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری که حاوی موضوعاتی چون ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکتهاى صهیونیستى، بهائیت،احضار روح، زمین مصادره ای،اضافه کاری، موسیقی و...می باشد، منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، تازه ترین فتواهای آیت الله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهان که حاوی حاوی مهمترین مسائل مبتلابه روز مردم و موضوعاتی همچون استفاده از ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکتهاى صهیونیستى، بهائیت،احضار روح، زمین مصادره ای،اضافه کاری، موسیقی و... و همچنین موضوعات سنتی می باشد، منتشر شد. این فتاوی اخیرا به صورت پراکنده در سایت مقام معظم رهبری منتشر شده که آن را یکجا تقدیم خوانندگان عزیز می نمایییم:
در این اینجا 2 مساله قابل طرح است: 1. معرفی اشخاصی که در زمان ظهور امام زمان (عج) رجعت میکنند. 2. شناخت طرفداران و نحوه آگاهی امام ـ علیه السّلام ـ از عقیده و افکار اشخاص.
آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد، بخش نخست می باشد. به همین جهت ما در ابتدا به پاسخ فشرده قسمت دوم میپردازیم. آن گاه وارد بخش اول خواهیم شد.
شناخت طرفداران:
پاسخ این بحث واضح است، زیرا داشتن علم غیب و آگاهی از اسرار انسان و جهان، از شئونات امام معصوم ـ علیه السّلام ـ میباشد و امام کسی است که علم گذشته و آینده را دارا است و بر اعمال بندگان، اشراف و احاطه دارد. اگر چنین نباشد نمیتواند امام و حجت میان خلق و خالق باشد. خود حضرت در توقیعی شریف که به شیخ مفید (ره) صادر فرموده است، پاسخ این سؤال را به بهترین وجه یادآور شده است، میفرماید: «انا نحیط علماً بانبائکم و لایعذب عنا شیء من اخبارکم... انا غیر مهملین لمرعاتکم و لاناسین لذکرکم...»؛[1] ما احاطه و اشراف کامل بر اخبار شما داریم و هیچ چیزی از اخبار شما از دید ما پنهان نمیباشد. ما مواظب اوضاع و احوال شما هستیم و هیچ گاه یاد شما را از خاطر نمیبریم. بنابراین از این نظر جای نگرانی وجود ندارد، زیرا حضرت نسبت به شیعیان و دشمنان خود هرگز بیتفاوت نمیباشد و تمام جریانات را نیز باخبر است. هر کس به میزان ایمان و معرفت خود، در میان پیروان حضرت، جایگاه خاص خود را دارد.
چه کسانی در هنگام ظهور زنده میشوند؟
ما اعتقاد داریم حضرت مهدی امام دوازدهم ما است و در سال 255ق متولد شده[1] و الان نیز زنده است ولی در غیبت به سر میبرد[2] و نیز معتقدیم با اذن الهی ایشان کارهای خارقالعاده را میتواند انجام دهد. و برای هر یک از مواردی که ذکر شد روایاتی داریم و علاوه بر آن روایات ملاقاتهایی[3] که با ایشان چه در زمان حیات پدرشان که نوبت به امامت ایشان نرسیده بود، چه در زمان امامت ایشان که خودش دو مرحله دارد: غیبت صغری و غیبت کبری، با ایشان انجام شده گواه صدقی بر اعتقاد ما به زنده بودن ایشان میباشد. و نیز صدور کرامتهای[4] بسیاری از سوی ایشان در طول مدت حیاتشان تاکنون، گواه صدقی بر این اعتقاد ما است که ایشان توان انجام کارهای خارقالعاده را به اذن الهی دارند.
بنابراین دلیل ما بر اعتقاداتی که شما به آنها اشاره کردهاید علاوه بر روایات معتبر بسیار، دیدارهایی که با ایشان انجام شده و کرامتهایی است که از ایشان سرزده است.
اما لازمه صدق اعتقاد خود را این نمیدانیم که چون ایشان زنده است و توان انجام کارهای خارقالعاده را دارد باید تمام مشکلات شیعیان را برطرف کند، توضیح مطلب؛
نام این فرقه از پدر «محمد» که «عبدالوهاب » بود، گرفته شده است . «عبدالوهاب » که از علماى عینیه از بلاد نجد بود. محمد فقه هنبلى رانزد پدرش «عبدالوهاب » که از علماى هنابله بود، فرا گرفت . آثار «ابن تیمیه » و «قیم جزى » «که شاگرد ابن تیمیه بود» را مطالعه کردو تحت تاثیر قرار گرفت .
ابن تیمیه : «ابوالعباس احمدبن عبدالحیلم حرانى » از علماء حنبلى قرن هفتم و هشتم هجرى است که عقاید وى مخالفت افکار مذهبى معاصر خود تکفیر شد و مدتى زندانى بود مورد آزار مغولان قرار گرفت و از شام به قاهره گریخت .
در سال 712 ق دوباره به «دمشق » بازگشت و در سال 728 ق در گذشت .
محمد بن عبدالوهاب در بصره از «شیخ محمد مجموعى » علم دین آموخت ، در شام و حجاز نیز کسب فیض کرد وکمال یافت و سفرهایى به ایران «اصفهان » نمود.
در رابطه با نهضت پاکدینى «محمدبن عبدالوهاب » چند نکته قابل تاءمل هست که خواننده تاریخ عقاید و آراء باید به آنها توجه کند: نکته نخست اینکه مقطع زمانى پیدایش این نهضت قابل توجه است . نکته دوم ، تحصیلات محد بن عبدالوهاب و مناطق و مراکزى که در آن تحصیل وتحقیق کرده است ، مى باشد.
به گزارش سرویس فضای مجازی تهران پرس به نقل از فرهنگ پرواز: اصولا هر وقتی که کسی نتواند خواسته اش را بدست آورد دچار چند حالت می شود ! یکی از حالت ها این است که فرد دچار یکسری از عقده های روانی می شود.
این گونه مسائل بیشتر در جوانان نمود پیدا می کند.
امروزه هر جوانی و یا حتی هر نوجوانی دوست دارد خوش تیپ باشد .بیشتر مردم تا اسم از جوانی برده می شود ذهن هایشان ناخود آگاه بیشتر به سمت پسران جوان می رود تا دختران جوان.
در عرف جامعه ی ما هیچگاه به یک مرد نمی گویند خوشگل حتی اگر زیبا باشد ! بیشتر از واژه ایی مثل مرد خوش تیپ استفاده می کنند .
بر عکس اگر یک زنی خوش لباس باشد نمی گیویند خوش تیپ ! حتی اگر آن زن خوش تیپ باشد و بیشتر از واژه ایی به نام زیبا پوش یا خوشگل استفاده می کنند !!!
البته نه از کسی... شاید از خدا ... نمیدونم شایدم ترس نیست!
اما یه حالتی مثل اینکه نفس درست بالا نمیاد... بدن میلرزه یا...
واقعا همچین حالی دارم
حتما شنیدین دوباره به یک آمر به معروف حمله شده؛ نه؟!
خبر جالبیه!
جالبیش اینه که این دفعه ناموس من و شما رو زدند!
یه خواهر ۳۰ ساله!
میتونست خواهر من یا شما باشه!
غیرتیا کجایید؟؟؟
پیشینهی اندیشهی وهابیت (رهبران)
الف ـ خوارج اندیشهی وهابی در گناه قلمداد کردن اعمال حسنهی مسلمانان، به خاطر ارتکاب به گناه و مباح دانستن خون و اموال آنها، دشمنی سخت با علی (ع) و خاندانش، اخذ به ظاهر الفاظ قرآن بدون رعایت تفسیر، کوشا بودن در عبادت و تقدس ظاهری، کافر پنداشتن بقیهی مسلمانان بجز خودشان، تراشیدن سرهای خود و همه چیز را مستقیماً با خدا مرتبط دانستن، شرک دانستن دعا، شفاعت، توسل، ترس و ... خلاصه میشود.
ب ـ احمد بن حنبل از علمای اهل حدیث که با استدلال عقل مخالف بوده است. تمسک شدید به شیوهی سلفیه، حرام دانستن علم کلام و توجه به ظاهر الفاظ قرآن و سنت نبوی و هرگونه سؤالی را بدعت میدانست.
ج ـ ابن بطه عبدالله بن محمد معروف به ابن بطه، حنبلی بود و زیارت و شفاعت پیغمبر را انکار کرد و سفر برای زیارت را حرام دانسته و اعتقاد داشت شخص زائر به دلیل معصیت، بایستی نماز را کامل به جا آورد.
در آمد در سالهای اخیر، رواج پدیده اوهام و خرافه، رونق بازار عرفانهای مجازی و معنویتهای فانتزی، گسترش طریقتهای منهای شریعت، رشد شبه عرفانهای ژلهای با انواع طعمهای شهوت، شهرت و ثروت و گرمی بازار مکاره مدعیان دروغین، به ویژه متمهدین، رشد فزاینده و البته نگران کنندهای یافته است. روزی نیست مگر آنکه از یک سو، نفیر گوسالهای سامری به گوش میخورد و خواه ناخواه با ادعاهای گزاف چند کلّاش نظر کرده و مدعی خود خوانده مواجه میشویم؛ تا آنجا که کسی به مطایبه گفت: هر چند روزی، یک امام زمان نو ظهور به اوین میآورند!
جواهر فروشان به کنجی خموش
چه گرم است بازار شلغم فروش!
کمیتهها یا گروه تدریس: از وظایف این گروه جذب نیروهای جوان و تازه نفس و فعال برای تحت تعلیم قرار دادن آنها بود. یکی از منابع تغذیه این کمیته، مدارس بود.
عوامل انجمن در مدارس، به ویژه مربیان و معلمان انجمنی که از طریق آموزش و پرورش مشغول کار بودند در بین محصلین جستوجو میکردند و افراد باهوش و با ذکاوت و با استعداد را جذب انجمن میکردند. مقرر شده بود که افراد کاهل در درس و تنبل را جذب نکنند، زیرا محتاج به نیروهای جوان، ساده و باهوشی بدند که در ضمن تحصیلات کلاسیک خود، ظرفیت و کوشش داشته باشند که تحت تعلیمات بیشترین بازدهی را دارا باشند و از طرفی سبب شده بود تا تعداد تحصیلکرده در انجمن زیاد باشد. گروه تدریس سه مرحله داشت عبارت بود از: پایه، ویژه، عالی. قسمت پایه حدود یکسال و حداکثر یکسال و نیم طول میکشید که 7 یا 8 ماه
ب: شکلگیری انجمن حجتیه نام اصلی و کامل این انجمن «انجمن خیریه حجتیه مهدویه» است که به نامهای "انجمن حجتیه" و "انجمن ضد بهاییت" نیز مشهور است.
این انجمن در سال 1332 و پس از کودتای 28 مرداد ـ که منجر به سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق شد ـ توسط یک روحانی به نام "شیخ محمود ذاکرزاده تولایی"، مشهور به شیخ محمود حلبی، تأسیس شد. چنانچه پیشتر آوردیم، هدف اصلی از تشکیل این انجمن مبارزه با نفوذ بهاییت و جلوگیری از گسترش آن و ادامهی این مبارزه تا نابودی کامل این فرقه بود و در مشهد حرکت نهضت مقاومت ملی را تأیید میکرد. دربارهی انگیزهای تشکیل انجمن توسط وی گفته میشود که: «در سالهای پیش از 28 مرداد 1332 که تبلیغات وسیعی برای انحراف افکار عمومی توسط بهاییت به ویژه علیه روحانیت و حوزهها راه افتاد، آقای حلبی که در حوزهی مشهد درس میخوانده و استاد وی میرزا مهدی اصفهانی بوده است ـ که علاقهی خاصی به امام زمان (عج) داشته ـ به همراهی طلبهی دیگری به نام سیدعباس علوی توسط
الف: زمینههای شکلگیری زمینههای شکلگیری انجمن ضدبهاییت و یا انجمن حجتیه را در چند حوزه میتوان بررسی کرد. از پیش از یک قرن قبل، فردی به نام "میرزا علی محمد" ادعای بابیت امام عصر و نمایندگی ایشان و سپس ادعای مهدویت را به راه انداخت و سبب به وجود آمدن فرقهای ...
این فرقه که از همان ابتدا توسط مسلمانان مطرود و ضاله خوانده شد، بنا به دلایل بیشتر سیاسی و با حمایتهای آشکار و پنهان از جانب حاکمیت و قدرتهای سیاسی وقت، اقدام به رسوخ در میان مردم و به خصوص جوانان کرد. یکی از مراکزی که خیلی مورد توجه بهاییت قرار داشت، حوزههای علمیه بود و بهاییت تلاش فراوانی میکرد تا درون این حوزهها رسوخ کند و از این طریق به جذب مبلغ برای خود دست بزند. این تلاشها از همان ابتدا با مخالفت شدید روحانیون مسلمان مواجه شد، اما با وجود مخالفت مسلمانان، بهاییت به موفقیتهایی در این زمینه دست یافت. دلایل این موفقیت را میتوان در حمایت سیاسی قدرتهای استعماری بیگانه از این فرقه دانست و دیگر این که تشکیلات بهاییت با انسجام خاصی فعالیتهای خود را سازمان داد و مانند یک
یکى از گروههایى که در سالهاى اخیر در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به «انجمن حجتیه» است. این گروه به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایى معروف به شیخ محمود حلبى (1279 - 1376 ه .ش) با همکارى...
سیدرضا آل رسول، سید محمدحسین عصار، سید حسین سجادى، غلامحسین حاج محمدتقى که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد.
اگرچه اغلب اعضاىاینگروهازسطح سواد بالایى برخوردار بودند؛ با این حال حضور روحانیون در این گروه کمرنگ بود. اینامر ممکناست به دلیل حساسیت رژیم طاغوت بوده باشد؛ اگرچه برخى بر این باورند که این عدم حضور روحانیون، به جهت مخالفت سرسختانه مؤسس گروه با فلسفه بوده است.(1)
انگیزههاى تأسیس انجمن حجتیه
الف: مقابله با فرقه ضاله بهائیت
بدون تردید یکى از شیطنتهاى دشمنان در مقابل حقیقت تابناک اعتقادات شیعه، ایجاد انحرافات در اذهان مردم - از جمله در مباحث مهدویت - است. یکى از این انحرافات «بابیت» و سپس «بهائیت» است که به نوعى ضربههاى سنگینى بر پیکره اعتقادات شیعه وارد ساخت. بنابراین روحانیت شیعه، این سنگربانان اعتقادات راسخ، همواره در مقابله با این کجروىها از هر تلاش فروگذار نبودهاند.
در دوران رژیم طاغوتى پهلوى، به علت مساعد شدن شرایط، حضور بهائیان در صحنههاى اجتماعى و سیاسى، گسترش فراوان و بىسابقهاى یافت.
اکنون کتابهای زیادی در کشور منتشر یا توزیع میشود که ظاهری اسلامی و شیعی دارند یا از ادبیاتی دلپذیر و جذاب بهره میبرند اما در واقع مبلغ اندیشههای مخرب و منحرف هستند. جوانان، نوجوانان و اولیاء و مربیان آنها چگونه میتوانند این کتابها را تشخیص دهند؟
علائم اولیه تشخیص آتئیسم، الحاد و شیطانگرایی
این کتاب ها ادبیات نوشتاری هتاکانه و تمایل به خودکشی در اشکال افراطی داشته و قوانین اجتماعی و شرعی را به سخره می گیرند و با سیاه نمایی و رنج آور دانستن زندگی، ناامیدی ایجاد می کنند. این کتابها خوانندگان را دچار افسردگی، آشفتگی روانی، نومیدی از زندگی و پرخاشگری می نماید.
علائم اولیه تشخیص تبلیغات عرفانهای نوظهور
آخر الزمان است دیگر همه چی رنگ غیر خدا گرفته…
یه زمانی عشق مقدس بود دست هر ناکس وشهوت پرست نبود عشق پاک بود برای خدابود یا در راه خدابود
اما الان عشق چی شده؟ بیشتر دست نا محرماش افتاده شده وسیله ی سوء استفاده همون دیگه هر پسر یا دختری کسی رو میبینه میگه آره تو هستی عشق من اما تا یکی بهترشو میبینه میگه ااا چرا زودتر ندیدمش اه این نشد یکی دیگه نه یکی نه دوتا سه تا حالا سه تا نشه بازی نشه….
آره سرتون رو درد نیارم دنیا هم دنیای آخر الزمانی شده قبلا ازدواج میکردن با توکل پول در می آوردن اما الان بی توکل پول در میارن تا ازدواج کنن اما اگه ازدواج کنن حالا اگرهم ازدواج کنن تا تقی به توقی میخوره میگن با از اولشم به درد هم نمیخوردیم میرن جشن طلاق میگیرن بهتر از جشن عروسی!
حجتالاسلام «محسن قرائتی» در برنامه درسهایی از قرآن نظر خود را در رابطه با سن ازدواج بیان کرد و گفت: هرکس به ۱۸ سالهها میگوید بچه، خودش بچه است.
این مفسر قرآن کریم در برنامه این هفته درسهایی از قرآن ۱۸ سالگی را سن مناسبی برای ازدواج بچه های امروزی دانست و گفت: چه چیز انسان را بیدین میکند؟ فاصله از اسلامشناس، زیرا با یک شبهه خیلی از افراد بیدین میشوند، دوسوم دین مربوط به ازدواج است، البته در سن پایین یعنی ۱۸ سالگی ازدواج کند، آنها بچه نیستند، ما بچهایم که میگوییم آنها بچهاند.
یک بچه کوچک بود که با قرآن آشنا بود به او گفتم کی داماد میشوی؟ فردی گفت او بچه است، کودک برای او آیه سلیمان را خواند و گفت: من بچهام، اما میفهمم.
بچههای امروزی خوب میفهمند، آنچه فرزندان را از ازدواج دور میکند دوری از اسلامشناسی است، زیرا شبههای برای او به وجود میآورند و او را از دین دور میکنند، اگر میخواهید بچهها بیمه شوند باید با مسجد دوست شوند، پیشنماز باید پرمطالعه باشد و مردم همیشه چیز نویی از او یاد گیرند، ارتباط با دین انسان را بیمه میکند، پدران ما کلاس ایدئولوژی و جهانبینی نداشتند، در روستاها زمانی ۹۰ درصد بیسواد بودند.
اتصال به اولیای خدا انسان را حفظ میکند، ازدواج سریع انسان را حفظ میکند، نماز انسان را حفظ میکند.
جتالاسلام «محسن قرائتی» در برنامه درسهایی از قرآن نظر خود را در رابطه با سن ازدواج بیان کرد و گفت: هرکس به ۱۸ سالهها میگوید بچه، خودش بچه است.
این مفسر قرآن کریم در برنامه این هفته درسهایی از قرآن ۱۸ سالگی را سن مناسبی برای ازدواج بچه های امروزی دانست و گفت: چه چیز انسان را بیدین میکند؟ فاصله از اسلامشناس، زیرا با یک شبهه خیلی از افراد بیدین میشوند، دوسوم دین مربوط به ازدواج است، البته در سن پایین یعنی ۱۸ سالگی ازدواج کند، آنها بچه نیستند، ما بچهایم که میگوییم آنها بچهاند.
بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار یک خانم بیحجاب و اصالتاً عرب بود. صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که