سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت
بسم رب الشهدا
سلام بر همه ی جویندگان فهم و بصیرت.....بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است «آنهایی که دور و بر امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت به خرج دادند که بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کرده‌ام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق » . در درجه اول، بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیری‌هایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کج‌رفتارهایی که با تکیه بر ادعای اسلام، با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند و حرف‌های غلط می‌زدند.» مقام معظم رهبری
بصیرت دهی وآگاهی بخشی یکی ازمهمترین واساسی ترین راهکار مبارزه با جنگ نرم دشمن است.... لطفا با نظرات و انتقادات خودتان من را در پیشبرد و حفظ این سنگر یاری نمایید.....
Instagram@ali.saem.katoom

نویسندگان
آخرین نظرات

روزها از پی هم در گذرند و غبار نسیان و فراموشی همه چیز را در خود خواهد بلعید الا تو ، مگر تویی که در کوران حادثه ها چون سرو ایستادی و بد اندیشان در حسرت یک لحظه تردید و ناله ی پشیمانی تو ماندند. تویی که گره بر چادر سیاهت زدی آنگونه که خود بتوانی خورشیدت را به خاک بسپاری. تویی که سر بر سجده بردی و از تقدیم اسماعیل هایت شکرانه به پا داشتی. مادرانه لالایی ایثار خواندی و کودکت را به مهر حسین فاطمه (ع)آنگونه پروراندی که جز سر باختن برای مکتب رسول الله(ص) ،هیچ بر سر شوریده نیاندازد. گهواره ی همه ایثار ها، دامان پر مهر تو بود و تو نجوای نخست حماسه را در گوش اساطیر عالم خواندی. شانه های تو، محمل پرواز کودکی بود که کمی بعدتر، رایت سرافرازی یک ملت شد و نام تو، نام همه ی مادران پاکباخته عالم است. نامی که از مدینه آموختی نامی که برای همیشه شکوه فاطمی و خروش زینبی ات را در تارک تاریخ ثبت خواهد کرد.


سالهاست در دایره المعارف آزادگان، نام تورا به جای همه خوبی ها درج کرده اند؛ به جای صبر ، به جای ایثار ، به جای حماسه ، به جای سرو و کوه و دریا. و چادر تو، پرچم عزت این دیار است. گلهای چادر تو اعتبار بوستان های سرزمین ماست. قامت تو، آبروی الوند و دماوند و سهند است.
برما ببخش، که وجود تو را در استعاره ها خلاصه کرده ایم. برما ببخش، که عُرضه ی نوشتنمان هم به پای نگاه تو نمی رسد. برما ببخش، که برخی خیابانهای ما حرمت نگاه لرزانت را نمی دارد. برما ببخش، از این تغافل درد آور، که گاه فراموشمان می شود ، تو و دردانه هایت هنوز همه که هنوز است سایبان این شهرید.



برما ببخش که حتی تریبون ها هم حرمت دل تو را نگه نمی دارند. تیترها ، و صفحات اول روزنامه ها جایی برای تو ندارند. کسی برای تو روزنامه زنجیره ای راه نمی اندازد. کسی به حرمت تو سایتش را بروز نمی کند. جشنواره ها فرصت اکران فیلم بلند حماسه تو را ندارند. برای خنده، بازار زده اند و خریدار خاطرات تو کم است. برما ببخش که آقای وصیت نامه های پسرت را گاه به غصه می کشانیم. و تو این همه عصیان را به لبخند مادرانه ای از سرگذراندی. اما مادر جان نکند آن لحظه ای که قاب عکس فرزند شهیدت را در آغوش کشیدی و مثل هرروز، هزار بار از غبار نداشته، زُدودیَش شکایت ما را کرده باشی؟
 

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x668 and weights 57KB.



مادرانه دعایمان کن. ما همان مردم حماسه ایم ، مردم حضورها و نشورها، مردم راهیپیمایی ها و انتخاباتها. ما مردمان مشت های گره کرده و انگشت اشاره ایم. ما مردم "جنگ جنگ تا پیروزی هستیم"، ما هنوز هم مردم " راه قدس از کربلا می گذرد" هستیم. ما هنو هم مردم " انتقام سیلی مادریم" . ما هنوز هم آتشفشان های خاموش اما گوش به فرمان رهبریم تا اگر اشاره ای بنماید دیگر بار کربلای 5 ، والفجر 8 ، طریق القدس ، بیت المقدس ، فتح المبین ، کربلای 10 ، بدر و خیبری دیگر بیافرینیم



مادرانه دعایمان کن تا در کنار تو و دردانه هایت بمانیم و لحظه ای آقای وصیت نامه های شهدا را تنها نگذاریم. مادرانه دعایمان کن تا روزگار رجعت دیگر باره عاشقان خمینی را به نظاره بنشینیم، در آن صبح سپید ظهور که تو همه مادران شهدا دوباره چادر به کمرمی بندید و پسر فاطمه را یاری خواهید کرد.
مادرانه دعایمان کن ای مادر اقاقی های سرسپرده و شقایق های خونین.


ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات

 

صائم کتوم

نظرات  (۲)

۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۳ نیلوفر ارمان
اسطوره های ما زیر تلی از خاک ارمیده اند و ما به دنبال صاحبان مد غربی پا برهنه می دویم..
خدایا حلال کن

به نام خدا

نمی تونم اون مادرها رو  با اون آرامش بالای سر فرزندای شهیدشون درک کنم، چه رنجی کشیدن؟ چه طور تحمل کردن؟ آه خدا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی