روزی چندین بارمیگم: ایاک نعبد و ایاک نستعین
فقط تو را میپرستم و فقط از
تو یاری میخواهم. ولی هر وقت که کارم گیر کرد دنبال آشنا و پارتی میگردم و به هر
طریق!در پی حل مشکلم میرم .البته مشکل گشا فقط اوست و حتما پول و پارتی را نیز خودش
برام مهیا کرده.
روزی رسان اوست و حتما روزیِ آن " کار چاق کن" هم باید از این
طریق به اون برسه.
خلاصه هزار توجیه و دلیل پیدا میشه که جای " توکل " را بگیره
و لااقل از عذاب وجدان این دنیا کم کنه.
روزی چندین بار میگم :
استغفرالله ربی و اتوبُ الیه
خدایا طلب آمرزش و بخشش می کنم و به سوی تو
برمیگردم.
ولی نه ، بر نمیگردم.از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون. برنمیگردم
چون اگر هم بخوام، نمیشه برگردم
بابا من همینجوری گفتم که توبه میکنم . اصلا
مگه میتونم توبه کنم
از کدام گناه میتونم توبه کنم؟به فرض که برنامه های ماهواره
ای رو تعطیل کنم و اهل منزل رو متقاعد کنم که تصاویر گناه آلود رو
نبینیم.
وامهای بانکی رو چیکار کنم؟
مثل همه مشتریهای بانک چندتا فاکتور جور
کردیم تا که مدارکمون تکمیل بشه و وام رو گرفتیم و زدیم به درد ها و بدهی
هامون.
من که خرید و فروش نمیکنم ، اونها هم که راست و حسینی به کسی وام
نمیدن
پس مجبورم فاکتورهای سوری جور کنم.
خودشون کلاه شرعی دوختن و ما هم
میگذاریم سرمون و بعدش اتوماتیک، اسم واممون میشه ربا
بعدش هم مثل خرگوش بچه
میزان، سود دیرکرد،جریمه تاخیر و با هر اسم دیگه ای از 24 درصد میرسه به 36 درصد و
همینطوری میره بالا.
اینجا که اروپا نیست که بهره بانکی و امریکا نیست که زیر یک درصد باشه .
اینجا باید کارمزد 24 درصدی پرداخت
کنیم و اسمش رو هم، هر چیری بذاریم غیر از ربا
حالا من بگم خدایا توبه میکنم که
کارمزد پولها رو ندم؟
کارمند بیچاره عرق ریخته و حالا مزد کارش رو میخواد،باید
قبل از اینکه عرقش خشک بشه مزدش رو پرداخت کنیم.
اگه نکنیم باید جریمه بشیم و
حداقل 6 برابر ربای فرنگی ها رو به کارمزد مسلمونها اضافه کنیم! تا مدیونشون نباشیم
و آخرتمون خراب نشه.
جونم براتون بگه که یک زمانی میگفتن که سود عادلانه
برای خدمات میتونه تا 15 درصد باشه و بیشتر از اون اجحافه و حرومه
خوب حالا
من تا 36 درصد رو که باید بدم به شرکای بانکی و26 درصد تورم رو جبران کنم.
اگر
بخوام 60درصد سود بگیرم که نوک به نوک میشه و بیچاره میشم.
حالا با چه
رویی بگم خدایا از اینکه با مردم گرون حساب میکنم توبه؟
اگر شرعی بخوایم به قضیه
نگاه کنیم ، نرخها رو طبق عرف تعیین میکنه.
عرف رو کی تعیین میکنه؟ یکی مثل من
نه ، یکی بدتر از من ،
چون وضع و اوضاش طوریه که نرخ بازار رو تعیین میکنه.
حالا چرا اون اوضاعش خوبه و
من شیش م گرو هفتمه ، چون اون دور زدن ها و نخودچه آجیل جور کردن ها رو بهتر از من
بلده و ارتباطش قویتره و کارو بارش همیشه سکه اس.
خلاصه کلام اینکه، اگر
پابپای بازار و بگیر و ببندش پیش نریم بعد از چند سال ، روزی میرسه که باید دعا کنم
" خدایا من رو از هلوف دونی خلاص کن قول میدم که دیگه توکل نکنم وکمتر از 150 درصد
سود نگیرم"
اگه چیزیش اضافه اومد بقول حاجی پولدارها " به محرومین کمک خواهم
کرد" و "صالحات و باقیات فراهم خواهم نمود"
البته راه دیگه ای هم
داره.
از جزیره زیبای کیش فرار کنم و مثل رابینسون کروزوئه ، یه جزیره دیگه پیدا
کنم و با میوه شکمم رو سیر کنم و با خیال راحت بگم" استغفرالله ربی و اتوبُ
الیه"
پ ن : این مطلب را در تالار سرگرمی نیز میتوان درج کرد ولی من اینکار
را نکردم چرا که منعکس کننده معضلاتی است که به نوعی، دامنگیر همه ما است و تک تک
ما در تودر تویِ اقتصاد لجام گسیخته گرفتاریم و نمیتوانیم کتمان کنیم که " از ماست
که بر ماست "