سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت
بسم رب الشهدا
سلام بر همه ی جویندگان فهم و بصیرت.....بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است «آنهایی که دور و بر امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت به خرج دادند که بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کرده‌ام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق » . در درجه اول، بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیری‌هایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کج‌رفتارهایی که با تکیه بر ادعای اسلام، با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند و حرف‌های غلط می‌زدند.» مقام معظم رهبری
بصیرت دهی وآگاهی بخشی یکی ازمهمترین واساسی ترین راهکار مبارزه با جنگ نرم دشمن است.... لطفا با نظرات و انتقادات خودتان من را در پیشبرد و حفظ این سنگر یاری نمایید.....
Instagram@ali.saem.katoom

نویسندگان
آخرین نظرات

دیر زمانی نیست که در اخبار منطقه روزی نباشد که اسم سلفیان شنیده نشده باشد، آنها
گروهی از مسلمانان تندرو از اهل سنت هستند که عقاید و باورهایی انحرافی از اسلام
دارند.
سلفی‌گری در معنای لغوی به معنی تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید
کورکورانه از مردگان است، اما "سلفیه" در معنای اصطلاحی آن، نام فرقه‌ای است که
تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در اعمال، رفتار و
اعتقادات خود سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند.

آنان
معتقدند که عقاید اسلامی باید به همان نحو بیان شوند که در عصر صحابه و تابعین مطرح
بوده است، یعنی عقاید اسلامی را باید از کتاب و سنت فراگرفت و علما نباید به طرح
ادله‌ای غیر از آنچه قرآن در اختیار می‌گذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیون،
اسلوب‌های عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن، احادیث و نیز ادله مفهوم
از نص قرآن برای آنان ارجحیت دارد.
در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنه گری در
منطقه جریان سلفی تکفیری است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسیر منافع غربیان
گام برمی دارد.
تاقبل از بهار عربی در منطقه مردمی که اخبار رسانه ها را مرور می
کردند کمتر اسمی از سلفی و سلفیان میشنیدند ، در بهبوهه بهار عربی بود که مردم کوچه
و بازار کم کم با اسم سلفیان آشنا شدند و جنایت هایی که هروز رسانه ها از کشورهای
عربی منطقه گزارش می دادند را رصد می کردند که جولانگاه مهم آنها سوریه و عراق و
مصر بود.
به گزارش خبرآنلاین چندی پیش خبری از سلفی های سوری بر خروجی رسانه های
جهان منعکس شد که جهان را شکوکه کرد.(اینجا)
در پی اعلام این خبر سازمان دیده
بان حقوق بشر این صحنه را جنایت جنگی تمام عیار توصیف کرد، سلفیان سوریه که قبل از
این جنایت به مزار شریف حجربن عدی هتک حرمت کرده بودند(اینجا) این بار خود را با
جنایتی وحشیانه تر به جهانیان نشان دادند در پی اقدام شرم آور سلفی ها برآن شدیم در
مطلب زیر به بررسی ظهور این فرقه بپردازیم که از نظر می گذارنید.

سیر
تحول


سلفی‎ها روایات خود را مستقیما از احمد بن حنبل (متولد 241)، احمد
بن تیمیه (متولد 728)، ابن القیم الجوزیه(متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تمیمی
نجدی (متولد 1115-1206) می‎گیرند. سلفیه بعد از محمد بن عبدالوهاب به صورت یک شکل و
ساختار سیاسی درآمد و هم پیمانی وی با محمد بن سعود پایه گذار حاکمیت آل سعود در
عربستان به این روند تسریع بخشید. پیوند میان علما و حاکمان سعودی گرچه دچار تغییر
و تحول شده است و شیوخ وهابی از برخی اختیارات خود از جمله بازداشت و امر قضا
بازماندند اما در عین حال هنوز هم از وضعیت و جایگاه خوبی در نظام سیاسی سعودی
برخوردار هستند. علاوه بر سرزمین حجاز، مصر نیز از تغییر و تحولات عقیدتی برکنار
نماند و سلفی های این کشور با اقدامات و فعالیت‎های حسن البناء و جنبش اخوان
المسلمین، سیر جدید ی در آموزه های عقیدتی اهل سنت تجربه کردند و باب های جدیدی
برای این گروه جهت گشودن روزنه‎های محدود اجتهاد باز شد. اما با مرگ زودهنگام حسن
البناء جنبش اخوان المسلمین تحت تأثیر اندیشه‎های دو شخصیت، به نام‎های ابوالاعلی
مودودی و سید قطب قرار گرفت و آنها ضمن تثبیت روش پای بندی به متون دینی بر اساس
دیدگاه های خاص فقهی خود، دیدگاه تکفیر را پی ریزی کردند.

سید قطب که تحت
تأثیر اندیشه های ابن قیم جوزی در خصوص رفتار با اهل کتاب بود این اعتقاد را داشت
که اهل کتاب تا زمانی که جزیه پرداخت می کنند می توانند در سرزمین های اسلامی با
آرامش زندگی کنند در غیر این صورت مسلمانان باید با آنان به جهاد بپردازند. حمایت
عربستان و کشورهای حاشیه ای خلیج فارس هماهنگی فراوانی میان سلفیون سنتی و جنبش
اخوان‎المسلمین ایجاد کرد. از سویی دیگر دیدگاه ضد سوسیالیسم سلفیون جدید به خصوص
در جریان جنگ‎های نیروهای جهاد افغانستان با شوروی مورد توجه شیوخ وهابی عربستان
قرار گرفت.


رشد جریان تکفیری

در نهایت سلفیه با اعلام
تشکیل جبهه جهانی اسلام برای جهاد با یهودیان و صلیبی‎ها به رهبری بن‎لادن عربستانی
و ظواهری مصری بیش از پیش توجه به گرایش‎های مبارزاتی را مورد توجه خود قرار داد.
بی تردید حادثه 11 سپتامبر نقطه عطف در تاریخ تحولات معاصر است. جریان اسلام سلفی
که بعد از عربستان سعودی در قالب جنگجویان طالبانی ظاهر شده بود منافع بسیاری از
کشورهای منطقه را به خطر انداخت.

قرائت خشن و متحجرانه از سنت نبوی و برداشت
های ظاهری از آیات قرآن، طالبان را بر آن داشت که حتی برای مخالفان فکری و سیاسی
خود نیز تعیین تکلیف کنند و رسالتی فراتر از قد و اندازه خود در نظر بگیرند. این
جریان فکری خود را در محدوده جغرافیایی افغانستان محدود نکرد بلکه برای خود مسئولیت
اشاعه تعالیم اسلام مبتنی بر قرائت سلفی به سایر کشورهای منطقه را در نظر گرفته
بود. این گروه ضمن اختلاف نظر با سایر گروه های سنی، سرسختانه نسبت به شیعیان کینه
می ورزید و به همین خاطر به مراتب سیاستی خشن در قبال آنان به کار برد. حوادث 11
سپتامبر باعث ارتقای جایگاه راهبردی گروه های نظامی و شبه نظامی و محوریت قرار
گرفتن تفکر القاعده شد. چنین پدیده ای از زمان پیدایش، عمدتا از سوی تفکر استراتژیک
کاخ سفید مورد حمایت قرار گرفت اما بعدها با توجه به اصطکاک منافع آنان در منطقه،
نزاعی عمیق میان آنان درگرفت و در نهایت باعث تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان
شد.

علاوه‎بر افغانستان، یکی دیگر از مراکز رشد سلفی گری، لبنان است. جریان
سلفی شام در دمشق توسط ناصرالدین الالبانی ظهور کرد. تفکر سلفی در اواخر دهه 50
توسط تعدادی از طلاب مراکز دینی عربستان به لبنان راه یافت. مهم‎ترین این افراد شیخ
سالم الشهال و شیخ عبدالرزاق الزغبی بودند. این دو نفر طرابلس را به مرکز گسترش و
ترویج تفکر سلفی در تمام مناطق لبنان تبدیل کردند. فعالیت سلفی‎ها در لبنان از
طرابلس شروع شد. از سال 1977 سلفیه به نحو چشمگیری توسط افرادی که محورشان شیخ سالم
الشهال بود، فعال شد. در سال 1981 به صورت تشکیلات منظم و سازمان یافته، فعالیت خود
را شروع و جمعیت نواه الجیش اسلامی را بنیان گذاری کردند. این تشکیلات در کنار سایر
تشکیلات و نیروهای اسلامی سنی که عرصه را تحت سیطره خود داشتند از جمله جنبش توحید
اسلامی یا جماعت اسلامی حضور کم رنگی داشتند. با فروپاشی جنبش توحید اسلامی بعد از
حوادث طرابلس در سال 1985 سلفی ها امکان توسعه و گسترش بیشتری یافتند و توانستند
ویژگی‎های عقیدتی خود را به عنوان یک جماعت مستقل ابراز کنند. حضور آنان به طور
متمرکز و قوی در طرابلس و برخی مناطق شمال از جمله عکار و الضنیه به چشم می‎خورد.
در کل، مناطق شمال به علت استقرار اکثر شخصیت‎ها و موسسات سلفی لبنانی برای سلفی‎ها
اهمیت خاص دارد. همچنین حوادث سال‎های اخیر که در این مناطق بین دولت و سلفی‎ها روی
داده است مانند حوادث ظنیه، انفجار کلیساها و حمله به منافع غربی‎ها و غیره و به
تبع آن تحولات و اقدامات امنیتی دستگاه‎های دولتی، شمال را به پایگاه و مرکز تجمع
سلفی‎ها تبدیل کرده است.

در اواسط دهه 90 جنبش سلفیه دستخوش بحران‎ها و
حوادث تعیین کننده ای شد که به تضعیف فعالیت آن انجامید. زیرا دستگاه امنیتی لبنان
به علت بمب گذاری‎ها و جنایات و ترورهایی که پیروان این جنبش مرتکب می‎شدند آنها را
تحت فشار قرار داد. پس از وقوع حوادث 11 سپتامبر در سال 2001 فشارهای امنیتی بر
گروه‎های سلفی تشدید شد. با بررسی پراکندکی جمعیت ها، مدارس و مراکز آموزشی و دینی
سلفیه و نیز ساخت مساجدی در روستاهای فقیر و استفاده از این مساجد برای تبلیغ مذهب
سلفیه می‎توان به روند گسترش چشمگیر سلفی‎ها در شمال لبنان پی برد. حجم رشد و گسترش
سلفیه را در این مناطق می‎توان با انجام مقایسه‎های ساده دریافت. برای مثال از
مجموع هفتاد مسجد در شهر طرابلس، 16 مسجد متعلق به سلفی‎ها است در حالی که
دارالافتاء با وجود انبوه امامان تابع خود فقط 13 مسجد و جنبش توحید و جماعت هر یک
فقط 7 مسجد را در اختیار دارند. در عکار حدود 210 مسجد وجود دارد که در روستاها و
شهرهای کوچک پراکنده اند. از این تعداد 27 مسجد متعلق به وهابی‎ها است که در آن به
انجام وظایف نماز جماعت و تدریس می‎پردازند.

جریان مشکوک فتح الاسلام در
لبنان و تحریکات نظامی این گروه در اردوگاه نهر البارد نیز ناشی از تلاش‎های جریان
های افراطی اهل سنت برای تاثیرگذاری در تحولات منطقه به خصوص لبنان بود. گزارش ها
حاکی از آن بود رهبری این جریان به عهده فردی بنام "ابوخالد العلمه " بود که سابقه
عملیا ت تروریستی در عراق و همکاری با "ایمن الظواهری و زرقاوی " را داشت. وی
بواسطه برخی اقدامات خرابکارانه علیه شیعیان تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی نیز در
سوریه زندانی شد.

وی بعد از آزادی از زندان با همکاری یک اردنی فلسطینی تبار
بنام شاکر العبیسی اقدام به تاسیس گروه فتح اسلام کرد. العبیسی که در سال 1970وارد
سازمان فلسطینی فتح شده بود اما بعدها جزو گروه های شورشی علیه عرفات درآمد و در
سال 1990به القاعده پیوست. وی در سوریه تحت تعقیب بود و در مدت سه سال در زندان به
سر برد. العبیسی بعد از آزادی از زندان با زرقاوی ملاقات داشت و در نهایت بعد از
توافق با العلمه گروهی با نام فتح الاسلام شکل گرفت. این گروه وارد خاک لبنان شد و
اقدامات تروریستی متعددی را در این کشور مانند انفجار مینی بوس حامل مسافران، برهم
زدن اعتصابات ضد سینوره و اختلاف بین شیعه و سنی انجام داد. پرونده گروه فتح
الاسلام در نهایت با دخالت دولت سینیوره و خویشتن داری حزب الله لبنان بسته شد اما
کارشناسان و صاحنظران سیاسی این تلاش ها را در راستای کاهش اقتدار حزب الله ارزیابی
کردند. براساس نظر تحلیل گران، آنچه در لبنان روی داد بخشی از سناریوی ناتمام
آمریکایی- اسرائیلی بود که در سیاست آزمون و خطا از زمان جنگ سی و سه روزه در سال
گذشته با قوت بیشتر در حال تجربه شدن بود.

سلفیان در مساله
عراق


از دیگر نقاطی که، جریان تکفیری ها به صورت فعال در حوادث سیاسی
نقش آفرینی می کنند سرزمین اشغال شده عراق است. در حال حاضر یک دولت شیعی در این
کشور در راس امور اجرایی عراق قرار دارد اما حضور عناصر شیعی منافع برخی از سران
منطقه، بعثی ها و گروه های تندروی سنی مذهب این کشور را به مخاطره انداخته است. با
توجه به وجود خاطره هشت سال دفاع ایران از مرزهای خود و حمایت همه جانبه سران عرب
منطقه از صدام حسین در جنگ تحمیلی، تصویری از دیکتاتور بعثی به عنوان سرداری مدافع
عربیت و مذهب اهل سنت در برابر خطر عجم های شیعی مسلک در باور سنیان عراق و
سایرکشورهای منطقه چنان نفوذ کرده بود که تصور می کردند حضور ایرانیان در عراق و
برقراری پیوند مستحکم میان شیعیان منطقه، حیات سیاسی عرب و نفوذ مذهب اهل سنت را به
خطر خواهد افکند. گذشته از این، چون حوادث پیش آمده باعث تضعیف حزب بعث شده بود
برای رهایی از این تنگنا، اتحادی استراتژیک میان سنیان ناراضی و عناصر حزب بعث شکل
گرفت. از بعد مذهبی نیز القاعده امکان بیشتری را برای جولان دادن در مناطق سنی نشین
یافت. از این پس، روند خشونت در عراق شتاب بیشتری به خود گرفت و تکفیری ها در این
کشور عرصه را برای اقدامات خود مناسب دیدند.

یکی از عوامل مهم درگیری های
خونین منطقه، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی
و سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان بی گناه در منطقه شده است. جالب
اینجاست که به جای برخورد مناسب و معقولانه با این پدیده و اعلام برائت از اقدامات
خشن و سرکوبگرایانه، در آذر ماه 1385 سی و هشت نفر از علمای سلفی عربستان سعودی در
بیانیه ای ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد آن را توطئه مشکوک صلیبیون، روافض و صفویان
دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمایت از اشغالگران و تحدید نفوذ اهل سنت در منطقه
و ایجاد هلال شیعه و تجزیه عراق به سه منطقه کردی، شیعی و سنی خواندند. کاملا مشخص
بود که در این نوع تقسیم بندی روافض یعنی شیعیان، صفویان همان ایرانیان و اشغال
گران نیز سربازان صلیبی هستند. یکی از بهانه های مهم علمای اهل سنت برای بکارگیری
حربه تکفیر علیه شیعیان بحث غلو در مورد ائمه اطهار است. توهین به صحابه و همسران
پیامبر، عدم دخالت اهل سنت در مناصب سیاسی، ممانعت از احداث و تاسیس مسجد در برخی
از مراکز شهری مدعیات سنیان در مورد حکومت شیعی ایران است. غربی ها نیز این
اختلافات را از نظر دور نگه نداشته و ضمن ایجاد شرایط برای اختلاف انگیزی میان شیعه
و سنی ترس موهم از اسلام را نیز مطرح کردند.

سلفیان در مساله
سوریه


بحران سیاسی سوریه از تابستان 91 به سرعت رنگ و بوی نظامی به خود
گرفت. تعداد گروه های مسلح سوری و خارجی درون سوریه دقیق مشخص نیست. اما آذرماه سال
گذشته 14 گروه مسلح در حلب اعلام کردند می خواهند گروهی جدید به اسم "حکومت اسلامی"
تشکیل بدهند و حاضر نیستند به ائتلافی که "غرب از آن پشتیبانی می کند"،
بپیوندند.

جبهه النصره، لواء التوحید، کتائب احرار شام، احرار سوریه، کتیبه
السلطام محمد، لواء حلب الشهباء الاسلامی، حرکه الفجر الاسلامیه، درع الامه، لواء
عدنان، کتائب الاسلام، لواء جیش محمد، لواء النصر، کتیبه الباز و لواء درع الاسلام،
14 گروهی هستند که از پیوستن به ائتلاف دوحه امتناع کرده‌اند. روزنامه الاهرام مصر
3 گروه جبهه النصره، لواء التوحید و کتائب احرار شام را بزرگترین گروه هایی معرفی
کرد که در شمال سوریه در حال درگیری با ارتش هستند. واشنگتن پست در معرفی این گروه
ها گفته است که آن ها گروه های نظامی غیرسوری هستند که تفکرات جهادی دارند و از
روش‌های القاعده استفاده می کنند.
1. جبهه النصره
جبهه النصره از بزرگ
ترین گروه‌های مسلح در سوریه است.امروز دیگر هیچ کسی نیست که نداند بازیگران اصلی
منازعه نظامی با ارتش سوریه سلفی های جهادی هستند. کسانی که در حوزه نظری معتقد به
"سلف صالح" هستند و راه بازگشت به "آن چه اصل دین می پندارند" را هم "قیام به سیف"
یا "جهاد" می دانند. ناظران غربی این گروه ها رابه 2 دسته کلی تقسیم می کنند. گروه
های القاعده‌ای که از خارج مرزهای سوریه وارد این کشور شده اند و گروه های جهادی
محلی.(1 -گزارش مرکز رصد تروریسم آمریکا، نوامبر 2012) در میان گروه‌های جهادی محلی
گردان احرار الشام مهم ترین آن ها است. گروه‌های محلی اگرچه مبانی اصلی رفتار گروه
های جهادی بین المللی را دارند، اما هدف نهایی خود را سرنگونی بشار اسد اعلام کرده
اند.
در مقابل گروه های القاعده ای که وارد سوریه شده‌اند، پایان اقدامات شان را
پایان حکومت بشار اسد نمی دانند. براساس گزارش رسانه ها و مراکز پژوهشی غربی، گروه
های القاعده‌ای متعددی در طول بحران سوریه وارد این کشور شده اند. از این جمله می
توان به گروه لبنانی "فتح الاسلام" اشاره کرد که در سال 2007 سابقه درگیری با دولت
این کشور را نیز داشته است. گروه "عبدا... عزام" نیز که پیش از این مسئولیت حملات
بسیاری در سرزمین های اشغالی و همچنین جنوب لبنان را بر عهده گرفته، نمونه دیگری
است. با این وجود بزرگترین گروه القاعده ای درگیر در بحران سوریه را "جبهه النصره
الی اهل الشام" می دانند.
جبهه النصره در ژانویه 2012 اعلام موجودیت کرد. رئیس
این گروه که خود را ابومحمد الجولانی می نامد در یک پیام صوتی اعلام کرد که او و
همراهانش تنها چند ماه بعد از آغاز بحران سیاسی در سوریه از یک میدان جهادی دیگر به
این کشور آمده اند تا به مردم شرق مدیترانه در برابر بشار اسد کمک کنند. الجولانی
در 24 ژانویه با امتناع از پذیرفتن کمک کشورهای غربی، جهاد علیه بشار اسد را اعلام
کرد. شبکه muslim net اعلامیه الجولانی را منتشر کرد. در 20 ژوئن سایت
انصارالمجاهدین یک کتابچه درباره جبهه النصره با عنوان "جبهه النصره الی اهل اسلام:
چه کسانی هستند؟ اهدافشان چیست؟" منتشر کرد. این کتابچه آن ها را چنین توصیف می
کند:
«جبهه ای مقدس که بهترین مجاهدین را از گوشه و کنار زمین در یک گروه واحد
در شرق مدیترانه گرد هم آورده است تا بشار اسد منفور و سربازانش را از بین ببرد و
حکومت ا... را در شرق مدیترانه ایجاد کند. امانه فقط تغییری ظاهری در افراد و اسامی
مانند آن چه در یمن، مصر، تونس و لیبی رخ داد. بلکه اهداف جبهه از این جهاد این است
که کل سیستم حکومتی را تغییر بدهد و عدالت، آزادی و برابری را در کشور برقرار کند،
همان گونه‌ که خداوند دستور داد، نه آن گونه که غرب ترویج می‌کند.» (As-Ansar.com,
20 June)
بنابراین بی تردید جبهه النصره ایدئولوژی جهادی را در پیش گرفته است و
از ابتدای نظامی شدن بحران سوریه نقشی جدی در حملات به ارتش سوریه داشته است.
براساس اطلاعیه های این گروه در سایت های اینترنتی جهادی، حملات این گروه از مارس
2011 شدت بیشتری گرفته است. شاهدان عینی که در سوریه به سر می برند این گروه را با
"امکانات نظامی بالا" و "مهارت های سازمان یافته قدرتمند" توصیف کرده اند. براساس
کتابچه سایت انصارالمجاهدین، برخی از مردم محلی نیز به این گروه کمک می کنند. این
در زمانی است که این گروه "دولت های متقلب غربی" و "رهبران خائن عرب" را رد کردند.
(As-Ansar.com, 20June) براساس گزارش های غربی، جبهه النصره زیرکانه تلاش می کند تا
با مردم محلی درگیر نشود و همچنین در حالی که گستره درگیری هایش را به اطراف دمشق،
حلب، حما، درعا و دیرالزور توسعه داده، از درگیری با دیگر گروه های مسلح هم اجتناب
کند. با این حال تاکنون بارها گزارش هایی از درگیری جبهه با گروه‌های متفرقی که خود
را "ارتش آزاد سوریه" می نامند و همچنین با کردهای مسلح منتشر شده است.

با
این حال برخی معتقدند که جبهه النصره در بخش هایی نیز با نیروهای ارتش آزاد همکاری
داشته است، اگرچه سبک عملیات های جهادی در سوریه شبیه به سبک عملیات جهادی در عراق
از سال 2003 به بعد است. این گروه مسئولیت ترور افراد، گروگان گیری و بمب گذاری های
متعددی را بر عهده گرفته است. از جمله آن می توان به بیشتر بمب گذاری ها در دمشق،
پایتخت سوریه اشاره کرد که افراد غیرنظامی بسیاری در آن ها جان باخته اند. با این
حال همین روش ها که به هر روی در تضعیف دولت سوریه موثر بوده اند، موجب جذب برخی از
جوان های این کشور به این گروه شده است. گفته می شود که جبهه النصره در عملیات
نظامی غیرمنظم تبحر بیشتری دارد، برخلاف ارتش آزاد که بیشتر نیروهایش افراد بریده
از ارتش هستند و در این روش ها آموزشی ندیده اند.
جبهه النصره بیشتر اعلامیه
هایش را از طریق شبکه رسانه‌ای‌اش به اسم المنار البیضا منتشر می کند. این گروه در
برنامه‌های رسانه ای بیشتر بر تبلیغ حملات اش متمرکز می شود. با این حال این گروه
از مشروعیت بخشی برخی علمای سلفی نیز بهره می برد. عبدالمنعم مصطفی حلیم (ابوبصیر
طرطوسی) ایدئولوگ سلفی-جهادی است که خشونت های جبهه النصره را مشروع جلوه می دهد.
عدنان العرعور که یک خطیب است هم همچنان که از ارتش آزاد سوریه و انقلاب علیه دولت
سوریه حمایت می کند، از جبهه النصره هم حمایت می کند. با این حال برخی گزارش های
غربی مدعی است "درحالی که عبدالمنعم مصطفی حلیم در حمایت از گروه های جهادی بی پروا
تر است، عدنان العرعور از بمب گذاری ها به عنوان یک روش کلی انتقاد کرده است و
رویکرد تکفیری این گروه را رد کرده است".
این انتقادهای جسته و گریخته، جبهه
النصره را از حمایت روحانیان جهادی دیگر محروم نکرده است. شیخ سلفی اردنی ابومحمد
التهاوی از جوانان مسلمان خواسته است تا به جبهه النصره برای جنگ علیه "شارون
مدیترانه" بپیوندند. ابوالمنذر الشنقیتی، یک عالم سرشناس کشور موریتانی نیز با
انتشار فتوایی به هرکسی که قصد دارد برای جهاد به سوریه برود، توصیه کرده است تا به
جبهه النصره بپیوندد.
(Minbar al-Tawhid wal-Jihad, March 9; June 3) ابو سعد
العاملی که یک سخنران سلفی اینترنتی هست هم در اظهار نظری اعلام کرده است که علم
جهاد در سوریه را جبهه النصره به دست گرفته است.
گزارش مرکز رصد تروریزم در
آمریکا مدعی شده که 3 عامل موجب افزایش نقش جبهه النصره در سوریه هستند:
1.
تاثیر خشونت های دولت سوریه بر مردم این کشور
2. توانمندی های نظامی این گروه و
پرهیز از درگیر شدن با گروه های محلی
3. تاییدیه علمای سلفی که اعتبار این گروه
را در جامعه سلفی‌های جهادی افزایش داده است
این عوامل نقشی جدی در جذب سلفی های
معتقد به روش جهادی از گوشه و کنار جهان به سوریه داشته است. افزون براین با
استمرار درگیری های نظامی بین ارتش سوریه و گروه‌های مسلح، احتمال افزایش نقش جبهه
النصره بیش تر هم می شود و این موجب نگرانی هرچه بیشتر کشورهای غربی است که هر روز
منتظر پایان حکومت بشار اسد هستند. در صورت سقوط احتمالی رئیس جمهور و دولت سوریه
کنترل جبهه النصره برای هیچ کسی ممکن نیست.
2. فتح الاسلام
گروه فتح
الاسلام یک گروه سلفی رادیکال است که در سال 2006 در یک کمپ آوارگان فلسطینی در
لبنان تاسیس شد. این گروه از جمله گروه های موسوم به جهادی محسوب می شود. این گروه
در ماه می سال 2007 و در ژوئن 2007 پس از درگیری شدید با ارتش لبنان معروف و شناخته
شد. آمریکا در آگوست 2009 این گروه را در فهرست سیاه گروه های تروریستی قرار داد.
شبکه بی بی سی 20 آذر سال 87 خبر داد که "شاکر العبسی" رهبر وقت این گروه از لبنان
به سوریه گریخته و کشته شده است.
شورای سازمان فتح الاسلام در جلسه ای، ابو محمد
عوض را به جانشینی او برگزید. پایگاه خبری عربی پرس نیز شهریور 1391 مدعی شد «عبد
العزیز الکورکلی» معروف به «ابو حسام الشامی»، سرکرده و رهبر کنونی سازمان فتح
اسلام در سوریه کشته شده است.

3. القاعده در عراق
سازمان قاعده
الجهاد در سرزمین بین النهرین (به عربی: تنظیم قاعدة الجهاد فی بلاد الرافدین)
معروف به القاعده عراق یا القاعده در عراق یکی از مهمترین گروه های سلفی جهادی حاضر
در عراق است که در بیشتر دنیا به عنوان گروهی تروریستی شناخته می شود. القاعده عراق
در گذشته توسط ابومصعب الزرقاوی رهبری می شد. پس از کشته شدن زرقاوی در سال 2006
رهبری این سازمان احتمالاً برعهده ابوایوب المصری گذاشته شد. اما مصری هم در سال
2010 به همراه ابو عمر البغدادی دیگر رهبر بلندپایه سازمان در حمله نیروهای عراقی و
آمریکایی جان باخت و پس از آن هنوز رهبر جدیدی برای سازمان مشخص نشده است.
این
سازمان پیشتر با نام جماعت التوحید و الجهاد فعالیت می کرد و در اکتبر 2004 در
اعلامیه ای رسمی اتحاد خود را با القاعده اعلام کرد. گروه القاعده شاخه عراق مدعی
است که رهبری بیش از 12000 مهاجم مسلح را بر عهده دارد.

4. گردان های
عبدا... عزام

گردان های عبدا... عزام ( به عربی: کتائب عبدا... عزام) یک
گروه سلفی جهادی است که با القاعده مرتبط است. این گروه خود را بخشی از جریان کلی
جهاد جهانی می داند. هنگامی که این گروه در سال 2009 تشکیل شد، شبکه هایی در
کشورهای مختلف داشت. این گروه نام خود را از شیخ عبدا... عزام می گیرد که یک
فلسطینی بود که در اردن به دنیا آمد و از جمله نخستین اعرابی بود که در سال های
1980 برای جهاد علیه شوروی راهی افغانستان شد.
او در سال 1989، درحالی که برای
امامت نماز جمعه به سوی یکی از مسجدهای پاکستان در حرکت بود، بر اثر انفجار بمبی
کشته شد. گردان های عبدا... عزام در سال 2009 توسط صالح الغروی به عنوان یک شاخه
القاعده در عراق ایجاد شد. غروی یک شهروند عربستانی بود که در لیست 85 نفری تحت
تعقیب وزارت کشور عربستان قرار داشت. این گروه در عراق، لبنان، یمن و برخی کشورهای
دیگر اسلامی شعبه دارد.


5. صقور الشام
لواء صقور الشام از
جمله گروه های نظامی در درگیری های سوریه است که خود را جهادی معرفی می کند. این
جنبش اعلام کرده که در کنار ارتش آزاد سوریه علیه ارتش سوریه می جنگد. صقور الشام
تعداد نظامیانش را 6 هزار نفر اعلام کرده است که در 12 گردان مشغول درگیری هستند.
ادلب مرکز تمرکز این گردان‌ها است. فرمانده این گروه احمد الشیخ المکنی
است.

6. لواء الامه
درباره این گروه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست.
اندیشکده جنگ آمریکا در گزارشی که در سپتامبر 2012 منتشر شد، این گروه را یک گروه
مسلح اسلامگرا متشکل از افراد سوری و همچنین نظامیانی که از خارج سوریه وارد این
کشور شده‌اند، معرفی کرد.

7. ارتش آزاد سوریه
ارتش آزاد سوریه (به
عربی: الجیش السوری الحر) از اولین گروه هایی بود که به ارتش سوریه اعلام جنگ کرد.
این گروه نظامی مدعی است که از افسران و سربازان جدا شده از ارتش سوریه تشکیل شده
است. شکل گیری این گروه به 29 ژوئیه 2011 بر می گردد؛ فرماندهی این گروه را "ریاض
الاسعد" بر عهده داشت. ارتش آزاد سوریه مقر فرماندهی خود را در خاک ترکیه تاسیس
کرد. اما در اواخر پاییز گذشته رایض الاسعد اعلام کرد که می خواهد مقر نظامی خود را
به خاک سوریه منتقل کند.
وی پس از آن دیگر هیچ وقت بیانیه یا ویدئویی منتشر
نکرد. برخی رسانه های منطقه مدعی شدند که وی به خواست سازمان اطلاعات ترکیه ترور
شده است. اندیشکده جنگ آمریکا در گزارشی اعلام کرده است که ارتش آزاد یک ارتش به
معنای کلمه نیست و بیش تر یک عنوان واحد است که گروه های مختلف از آن استفاده می
کنند. به عنوان نمونه کتائب احرارشام خود را بخشی از این ارتش معرفی کرده است. با
ایجاد ائتلاف مخالفان دولت سوریه متشکل از 70 گروه در دوحه، پایتخت قطر اعلام شد که
ارتش آزاد قرار است در یک تشکیلات نظامی دیگر ادغام شود. شاخه نظامی ائتلاف مخالفان
چندی بعد از تلاش های ریاض الاسعد قدردانی کرد و اعلام کرد فرد دیگری جایگزین وی
شده است. با این حال در درگیری ها با ارتش سوریه دیگر از شاخه نظامی ائتلاف و فرد
جایگزین الاسعد خبری نشد. به نظر می رسد گروه های نظامی مخالف دولت سوریه و همچنین
گروه های سیاسی مخالف درباره این که تحت عنوان ارتش آزاد سوریه عملیات نظامی هماهنگ
داشته باشند، هیچ گاه به توافق نرسیدند. با این حال هنوز هم برخی ویدئو ها به اسم
ارتش آزاد سوریه منتشر می شود. گفته می شود پیش از آغاز به کار ارتش آزاد، حرکت
دیگری به نام «افسران آزاد سوریه» توسط سرهنگ حسین هرموش از نخستین افسران بلندپایه
جداشده از ارتش شکل گرفته بود. ناظران گروه افسران آزاد را هسته و پایه آغازین شکل
گیری ارتش آزاد می دانند. حسین هرموش پس از دستگیری توسط ماموران امنیتی سوریه در
ماه ژانویه 2012 اعدام شد.

8. کتائب احرار الشام
گردان های احرار
الشام مجموعه‌ای از گروه های اسلام گرا و سلفی در سوریه است که با استمرار بحران
سیاسی در سوریه، در سال 2011 برای جنگ با ارتش این کشور ایجاد شد. "عبدالرحمن
السوری" سرکرده این گروه است. بیش از 25 گردان این مجموعه در مناطق مختلف سوریه پخش
شده اند. با ادامه درگیری ها در سوریه سایت رسمی این گروه اعلام کرد که تعداد گردان
هایش را به 60 گردان افزایش داده است. بیش تر این گردان ها در ادلب هستند، اما برخی
از این گردان‌ها در حما و حلب حضور دارند. برخی از گردان های این مجموعه عبارتند از
قوافل الشهدا و انصار الحق در استان ادلب، التوحید و الایمان در ادلب، شهبا در شهر
حلب، حسن ابن ثابت در درعا و لب، صلاح الدین و عبدالفدا در
حما.


منبع: ویکی پدیا

صائم کتوم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی