سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت

بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است

سنگر اندیشه و بصیرت
بسم رب الشهدا
سلام بر همه ی جویندگان فهم و بصیرت.....بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است «آنهایی که دور و بر امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت به خرج دادند که بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کرده‌ام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق » . در درجه اول، بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیری‌هایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کج‌رفتارهایی که با تکیه بر ادعای اسلام، با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند و حرف‌های غلط می‌زدند.» مقام معظم رهبری
بصیرت دهی وآگاهی بخشی یکی ازمهمترین واساسی ترین راهکار مبارزه با جنگ نرم دشمن است.... لطفا با نظرات و انتقادات خودتان من را در پیشبرد و حفظ این سنگر یاری نمایید.....
Instagram@ali.saem.katoom

نویسندگان
آخرین نظرات

مجلسى که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام برپا شد:

مجلس اول ؛ مجلس رسول خدا صلى الله علیه وآله در مدینه است که آن حضرت به شیوه خاصى مرثیه خوان بودند و شنونده ام سلمه بود. این مطلب در روایتى از ابن عباس آمده است . ابن عباس گفته است : من در خانه ام در حال استراحت بودم که صداى ناله و فریاد بلندى را از خانه ام سلمه همسر پیامبر صلى الله علیه وآله شنیدم . خارج شدم و کسى مرا به خانه او راهنمایى کرد. مرد و زن اهل مدینه هم رو به سوى آن خانه آوردند. وقتى به آنجا رسیدم ، گفتم : با ام المؤ منین ! چه شده است ، چرا ناله و استغاثه مى کنى ؟ جواب مرا نداد. به طرف زنان بنى هاشم رفت و گفت : اى دختران عبدالمطلب ! جمع شوید به همراه من گریه کنید. به خدا سوگند سید و سرور شما و سید جوانان اهل بهشت کشته شد. به خدا سوگند سبط پیامبر خدا و ریحانه او، حسین علیه السلام کشته شد.
گفتم : یا ام المؤ منین ! از کجا دانستى ؟ گفت : همین الان پیامبر خدا صلى الله علیه وآله را در خواب دیدم و سر مبارکشان خاک آلود مى باشد. در این باره از او سؤ ال کردم . فرمود: فرزندم حسین و اهل بیت او امروز کشته شدند و من آنها را دفن کردم و همین الان از این کار فارغ شدم .
در روایت دیگرى آمده است که ام سلمه گفت : پیامبر خدا را دیدم که اثر خاک بر سر و محاسنش وجود داشت . پرسیدم ، چه شده است ؟ فرمود: مردم بر فرزندم هجوم بردند و او را کشتند. من خودم او را دیدم که کشته شد. ام سلمه گفت : بدنم به لرزه افتاد، برخاستم و به داخل آن خانه رفتم ، نمى توانستم فکر کنم . چشمم به تربت حسین علیه السلام افتاد که جبرئیل علیه السلام آن را از کربلا آورد و گفت : وقتى این تربت به خون تبدیل شد، فرزند تو کشته است و پیامبر آن را به من داد و فرمود این تربت را در یک شیشه قرار بده و پیش خودت نگه دار و چون به خون تبدیل شد، حسین کشته شده است . الان آن شیشه را دیدم که به خون تبدیل شده و مى جوشد. ابن عباس گفت : ام سلمه از آن خون برداشت و بر صورتش مالید و آن روز را روز نوحه سرایى و سوگوارى براى حسین علیه السلام قرار داد. سپس سوار خبر آن حضرت را آوردند که وى در آن روز کشته شد.

مجلس دوم ؛ مجلسى عمومى است که شامل همه عالم است . یعنى همه چیز و همه مخلوقات در جمیع مکان ها و خود مکان ، اهل زمان و خود زمان ، هر آنچه دیده مى شود و یا دیده نمى شود را در بر مى گیرد. و آن مجلسى است از ما سوى الله که شامل انواع مخلوقات از آنچه در حجاب ها و ساکنان آن است و عرش عظیم و حاملان عرش ، آسمان هاى هفتگانه ، ملائکه آسمانى ، ستارگان ، سیارات و هر آنچه در آنها، میان آنها و در تحت آنهاست ، عناصر، زمین ها و آنچه از آن مى روید، بهشت ، رضوان و ساکنان آن ، حورها و قصرها و درختان و رودها و میوه هاى آن ، جهنم ، مالک و خزانه داران آن و هر آنکه منقلب در آتش است ، مى باشد و ایجاد تاءثیر در هر چیزى بستگى به حال و شرایط آن دارد. مثلا از چشم ها اشک مى بارد، آسمان به موج مى افتد و خون گریه مى کند و سرخ مى شود. خورشید مى گیرد و تیره مى شود. ملائکه صفوفشان به هم مى ریزد و از عبادت باز مى مانند، از درختان خون مى جهد، هوا تاریک مى شود؛ زمین به لرزه مى افتد، کوه ها به حرکت در مى آیند و مضطرب مى شوند، پرندگان سقوط مى کنند، ماهیان از آب بیرون مى افتند، دریاها مى شکافند و در هم فرو مى روند، جن نوحه سرایى مى کند، انس احوالش مضطرب مى گردد.
چنین مجلسى هم عام و هم خاص است . چنین مجلسى در زمان خاصى منعقد شده است ، کما اینکه امام صادق علیه السلام از آن چنین تعبیر کرده اند که آن زمانى بود که حسین علیه السلام ضربت شمشیر خورد و قاتل به سوى ایشان آمد تا سر مبارکشان را از بدن جدا کند.
شرح مطالب چنین است که امام حسین علیه السلام در سه حالت مورد اصابت شمشیر قرار گرفت . وقتى سوار بر ذوالجناح بود، یک ضربت شمشیر به ایشان زدند، وقتى نشسته بود مورد اصابت ضربه هاى فراوان شمشیر قرار گرفت و هنگامى که بر روى زمین افتاد با یک شمشیر بارها بر گلوى آن حضرت زدند، سپس در صدد برآمدند که سر مبارک امام را از تن جدا کنند که نداهایى برخاست و صیحه هایى در هم آمیخت . امام حسین علیه السلام نیز ندا داد که آیا مرا تشنه لب مى کشید در حالى که جد من پیامبر خدا محمد مصطفى است ؟! در آن حال ملکى در بطن عرش به امر خدا ندا داد: اى امت متحیر گمراه ! شما موفق به عید فطر و قربان نمى شوید. ملکى از ملائکه فردوس اعلى در حالى که بال هاى خود را بر دریاها گسترده بود، فریاد زد: اى اهل دریاها! لباس ماتم بر تن کنید که فرزند رسول خدا را سر بریدند. جبرئیل علیه السلام فریاد زد حسین در کربلا کشته شد و ملائکه به یکباره گریه و زارى سر دادند که اى خدا و اى مولاى ما! با حسین صفى تو و فرزند پیامبر تو این چنین کردند. زینب سلام الله علیها از خیمه ها رو به سوى قتلگاه آورد و فریاد یا اخا یا سیدا سر داد: ذوالجناح از مقتل به سوى خیمه ها رفت و فریاد مصیبتا از ظلم امتى سر داد که فرزند دختر پیامبرشان را کشتند. هنگام برخاستن این فریادها و در هم آمیختن آنها در جهان انقلاب صورت گرفت و در تمام اجزاى موجودات تاءثیر گذاشت . آیا احوال شما، هنگام بیان این موضوع دچار نوعى انقلاب و دگرگونى نمى شود؟
ابوذر پس از بیان گوشه هایى از این مطالب گفت : اگر بدانید که چه بر اهل عالم وارد مى شود، در این صورت آنقدر گریه مى کنید تا جان به جان آفرین تسلیم کنید.
پس اگر روح از بدن جدا نمى شود و فریاد و ضجه اى هم در کار نیست ؟ آیا اشکى در چشم جمع نمى شود، آیا قلبى متاءثر نمى شود، آیا آنکه سنگ دل شده است ، حالت تباکى برایش حاصل نمى شود؟! خدایا! از قلبى که خاشع نمى شود و از چشمى که در این مجالس عام و خاص نمى گرید، به تو پناه مى بریم .


مجلس سوم ،مجلسى است که در قتلگاه برپا شد، در این مجلس مرثیه خوان زینب دختر على علیه السلام بود و گریه کنندگان اهل بیت ، سپاه و سربازان .

مجلس چهارم ، مجلس پرندگان که در آن ، مرثیه خوان پرنده سفید رنگى بود.

مجلس پنجم ، مجلس وحوش در شب یازدهم . در این مجلس آنها گردن هاى خود را به طرف جسد آن حضرت دراز کردند و تا صبح براى او مرثیه سرایى نمودند.

مجلس ششم ، مجلس اجنه در گرد جسد شریف امام علیه السلام .

مجلس هفتم ، مجلس زنان اجنه پیرامون جسد مبارک امام علیه السلام .

مجلس هشتم ، مجلس یک جن در اطراف قریه شاهى که شنونده آن پنج تن از اهل کوفه بودند که براى یارى امام حسین علیه السلام آمده بودند، اما به ایشان ملحق نشدند.

مجلس نهم ، مجلس تمام جنیان در هر مکانى و در همه اماکن که مرثیه مخصوصى مى خواندند که تفصیل هر یک از آنها در جاى خود مى آید.

مجلس دهم ، مجلس محله کوفه در اطراف سرهاى بریده شده و اسیران ، در این مجلس ذاکران مصیبت وارده ، چهار تن ، یعنى زینب ، ام کلثوم ، فاطمه صغرى و امام سجاد علیهم السلام بودند و گریه کنندگان همه اهل کوفه ، شامل زن و مرد. کوفیان ناله و فریاد سر دادند، بر سر و سینه مى زدند و خاک بر سر مى پاشیدند و زنان آنها موى خود را مى کندند. گفته شده است هرگز دیده نشده بود این همه مرد و زن براى حسین علیه السلام گریه کنند. آیا قلب متاءثر نمى شود، آیا آنکه قسى القلب است حالت تباکى برایش حاصل نمى شود؟ خدایا از قلبى که خاشع نمى شود و از چشمى که در این مجالس ‍ عام و خاص نمى گرید، به تو پناه مى بریم .

مجلس یازدهم ، مجلس همه اهل بیت حسین علیه السلام ، در هر زمانى و در همه اماکن ؛ از کربلا تا شام و از آنجا تا کربلا و از کربلا تا مدینه و در مدینه در تمام دوران حیاتشان ؛ و همچنین امام سجاد علیه السلام در طول چهل سال . امام در طى این مدت همیشه گریان بود و اشک مى ریخت . هر گاه غذایى تناول مى کرد، مى فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد و هر گاه آبى مى نوشید؛ مى گفت : پسر پیامبر خدا تشنه به شهادت رسید.

مجلس دوازدهم ، مجلس یزید براى رثاى حسین علیه السلام ؛ در این مجلس مرثیه سرا خود آن ملعون بود و شنونده همه فرماندهان لشکر. او به همسرش هند گفت : اى هند! براى حسین فرزند فاطمه گریه و زارى کن که حسین فریادرس قریش است ؛ ابن زیاد در کشتن او شتاب کرد؛ خدا او را لعنت کند.

مجلس سیزدهم ، مجلسى در مسجد اموى در شام که مرثیه سرا حضرت سیدالساجدین علیه السلام بود. در این مجلس که یزید و همه سران بنى امیه و اهل شام حضور داشتند، امام سجاد علیه السلام اجازه گرفت و بر بالاى منبر رفت و طى سخنانى ابتدا حمد و ستایش خدا را گفت ، سپس از پیامبر صلى الله علیه وآله یاد کرد و آن حضرت را توصیف نمود و بر او حمد و ثنا فرستاد. بعد به ذکر فضایل جدش على بن ابى طالب علیه السلام پرداخت ، آنگاه شروع کرد به مرثیه سرایى براى پدر مظلومش و بیان آنچه بر آن حضرت گذشت ، و وقتى امام سجاد گفت که من فرزند کسى هستم که سرش را از قفا بریدند و عمامه و رداء را از تنش بیرون آوردند، همه اهل شام و بنى امیه ضجه زدند، تا اینکه به دستور یزید مؤ ذن با اذان آنها را از گریه بازداشت .
وقتى اهل شام مى شنوند که حسین علیه السلام را از قفا سر بریدند و عمامه را از سرش و رداء را از پیکرش ربودند، ضجه مى زنند، بنابراین شایسته است شیعیان آن حضرت هر گاه این مصائب را شنیدند و یا تصور نمودند که چگونه عمامه را از سر آن حضرت ربودند، در هر حالت و در هر زمانى ضجه بزنند و فریاد و ناله سر کنند.

مجلس چهاردهم ، مجلس زنان در خانه یزید؛ بعد از آنکه یزید اجازه داد؛ مرثیه سرایان و نوحه خوانان این مجلس ، زینب ، ام کلثوم و دختران امام حسین علیه السلام و گریه و زارى کنندگان ، همسر یزید، دختران او و دختران بنى امیه بودند. چنین مجلس سوگوارى مدت هفت روز برپا بود.

مجلس پانزدهم ،مجلسى در بیابان نزدیک مدینه در چادرى که براى امام سجاد علیه السلام برپا شده بود. امام سجاد علیه السلام بر روى صندلى نشسته و اشک هایشان جارى بود و با پارچه اى که در دست داشت آنها را پاک مى کرد، ایشان جلودار اشک هایشان نبود. اهالى مدینه از زن و مرد که براى استقبال به بیرون از مدینه آمده بودند، وقتى امام را دیدند، به یکباره ضجه کشیدند، گویى که نگاه به امام ، خودش مرثیه بود. مردم در هر جایى به هم تعزیت مى گفتند.
تمام مردم در آن نقطه بشدت گریه مى کردند. امام علیه السلام اشاره کرد که ساکت بشوند. فورا ساکت شدند. امام گفت : الحمدالله رب العالمین مالک یوم الدین ، خدایى که خالق همه مخلوقات است ، خدایى که مقامش در آسمان ها رفیع است ، اما در عین حال نزدیک است که شاهد و گواه سرى ترین سخنان و نجواهاست . خدا را بر امور عظیم و فجایع زمانه و بزرگى مصیبت حمد و سپاس مى گوییم . اى مردم ! خداوند - که حمد و سپاس مخصوص اوست - ما را به مصیبت هاى بزرگى امتحان کرد. شهادت ابا عبدالله و عترت او و اسارت زنان و دخترانش و چرخاندن سر او در شهرها، در حالى که بر بالاى نیزه هاست ، شکاف بزرگى امتحان کرد. شهادت ابا عبدالله و عترت او و اسارت زنان و دخترانش و چرخاندن سر او در شهرها، در حالى که بر بالاى نیزه هاست ، شکاف بزرگى در اسلام است و مصیبتى است که نمونه اى ندارد.
اى مردم ! بعد از شهادت آن حضرت کدام یک از شما خوشحال هستید، یا کدام چشم از گریه کردن خوددارى مى کند، در حالى که آسمان ها با ارکانشان ، دریاها با امواجشان ، زمین با اطراف خود و درختان با شاخه هایشان ، ماهیان و عمق دریاها، ملائکه مقرب و اهل آسمان ها و همه و همه بر این مصیبت گریانند.
اى مردم ! کدام قلب به خاطر شهادت او شکافته نمى شود و کدام دل است که براى او نمى سوزد، و یا کدام گوش است که صداى این شکاف را که در اسلام ایجاد شد، نشنود.
اى مردم ! ما را بدون اینکه جرمى مرتکب شده باشیم یا کار ناپسندى از ما سرزده باشد یا نقصى به اسلام وارد کرده باشیم ، از شهرها و بلاد راندند و آواره و در به در نمودند. ما نشنیدیم که با پدرمان چنین کرده باشند. چنین رفتارى ساختگى و جعلى است . به خدا سوگند که اگر پیامبر صلى الله علیه وآله - همچنان که سفارش ما را به آنها فرمود - به آنها توصیه مى کرد که با ما بجنگد، بیش از این ، این کارى نمى کردند.
انا الله و انا الیه راجعون از مصیبتى که چه بزرگ ، دردناک ، فجیع ، شاق ، تلخ و جانکاه است !!
ما این مصیبت را و آنچه بر سر ما پیش خدا مى بریم ، همانا که او عزیز و صاحب انتقام است .

مجلس شانزدهم ،مجلسى نزدیک مدینه ، وقتى سیاهى شهر از دور براى ام کلثوم پیدا شد. در این مجلس ام کلثوم به نظم مرثیه خواند و شنونده این مجلس ‍ امام سجاد سلام الله علیه و بقیه اهل بیت و کودکان بودند. ام کلثوم در این مرثیه ابتدا اهل مدینه ، بعد پیامبر خدا صلى الله علیه وآله ، سپس زهراء سلام الله علیها و بعد امام حسن مجتبى علیه السلام را مخاطب قرار داد؛ که شرح آن بعدا خواهد آمد.

مجلس هفدهم ،مجلس ملائکه در کنار قبر آن حضرت که هر روز تا قیامت برپا مى شود. کیفیت این مجالس در عنوان مربوط به ملائکه خواهد آمد.

مجلس هیجدهم ،مجلس فاطمه زهراء سلام الله علیها در آسمان ها که هر روز تا قیامت برپاست . در این مجلس ، مرثیه سرایى ، گریه ، ناله و فریاد برپاست . از این مجلس استنباط مى شود که هر روز ایام سال براى برپایى مجلس عزاى حسین علیه السلام مناسب است و در این میان عید و مناسبت هاى دیگر مطرح نیست .
کیفیت این مجلس اجمالا این گونه است ، که آن حضرت هر روز به قتلگاه حسین علیه السلام مى نگرد و آنچنان فریادى مى کشد که ارکان موجودات آسمان ها و زمین و دریاها و ملائکه مضطرب مى شوند، تا اینکه پیامبر صلى الله علیه وآله مى آیند و ایشان را ساکت مى کنند، و بعد از آن زائران فرزندش را دعا مى کند.

مجلس نوزدهم ،مجالس ائمه علیه السلام که تعداد آنها بسیار است . از جمله این مجالس ، مجالسى است که امام صادق علیه السلام برپا مى کرد. در یکى از این مجالس ، مرثیه سرا جعفربن عفان بود که به نظم مرثیه خواند و طى ابیاتى گفت : بر آن کسى که براى اسلام گریان است لبیک ، احکام آن را ضایع کردند و حرامش را حلال نمودند. سر حسین بر نیزه ها مصیبت بزرگى است ، شمشیرها از خون او سیراب شدند. در مجلس دیگرى که امام صادق علیه السلام برپا نمود، نوحه سراى آن عبدالله بن غالب بود که در قسمتى از ابیاتش گفت : باد بر جسد مبارک آن حضرت گرد و غبار مى پاشد. در مجلس ‍ دیگرى ابو هارون مکفوف مرثیه سرا بود.
امام صادق علیه السلام به او فرمود: مرثیه بخوان . او ابیاتى خواند. امام به گریه افتاد و ابو هارون ساکت شد. امام فرمود: تکرار کن . دوباره خواند. امام فرمود: بیشتر بخوان . آنگاه ابو هارون طى قصیده اى گفت : یا مریم برخیز و براى مولایت گریه و زارى کن ؛ با گریه بر حسین توفیق یار تو باشد. آنگاه امام صادق علیه السلام گریه کرد و حرم آن حضرت مضطرب شد و فریاد یا ابتا سر دادند.
مجلس دیگر، مجلس امام رضا علیه السلام مى باشد که مرثیه سرا و قصیده گوى او دعبل خزاعى است . امام رضا علیه السلام این مجلس را خودشان ترتیب دادند.
ایشان از جایشان برخاستند و پرده اى کشیدند و به زنان فرمودند، پشت پرده بنشینند و به دعبل فرمود که مرثیه بخواند. امام رضا علیه السلام خودشان فضیلت این کار را تبیین فرمودند و گفتند: هر کس بر مصیبت هاى جدم گریه کند، خداوند او را در روز قیامت با ما و در زمره ما محشور مى کند. وقتى دعبل در رثاى حسین قصیده اش را مى خواند امام رضا علیه السلام گریه مى کرد و صداى زنان به گریه و زارى بلند بود.

مجلس بیستم ،مجلس ملائکه ، که هر روز به شیوه خاصى برپا مى شود و در عنوان مربوط به ملائکه خواهد آمد.

مجلس بیست ویکم ،مجالس شیعیان آن حضرت که براى عزادارى او برپا مى شود. چنین مجالسى تا روز قیامت همیشه برپاست و از خصوصیات این مجالس ‍ آن است که خستگى و ملال در آنها نیست و هر سال بر تعداد این گونه مجالس افزوده مى شود و عزت و ارزش آنها بیشتر مى شود و این از عجایب است که حتى هیچ سرزمینى از سرزمین هاى نفاق ، کفر و مخالفین اسلام یافت نمى شود، مگر اینکه در آنها مجلس عزاى حسین علیه السلام برپا مى شود. حتى در طى سال هاى اخیر برپایى این گونه مجالس در بغداد، قسطنطنیه ، مصر و شام به طور آشکار، رواج پیدا کرده است .

(ترجمه خصائص الحسینیه )
آیه الله شیخ جعفر شوشترى

صائم کتوم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی